امام زمان(ع) خلیفه خداست نه وکیل مردم

سخنراني آيت الله عبدالله جوادي آملي:

سور بقره / آیه 30:
إنّی جاعِلٌُ فِی الأرضِ خَلیفَه

بیان اين،
به عنوان استدلالی که حضرت یاد «زراره» داد،
این است:
[آيا] ما امام را به عنوان وکیل می‌شناسیم، به عنوان رهبر مي‌شناسیم،
یا امام را به عنوان جانشین پیغمبر؟
اگر ـ معاذ الله ـ امام را به عنوان وکیل الرّعایا بشناسیم،
به عنوان پیشوايی که ما انتخاب می‌کنیم، مشکل ما را حل بکند، خوب این از سقیفه هم بر می‌آید.
نیازی به غدیر نیست!

ما که امام را برای این نمی‌خواهیم که خواستة ما را عمل کند.
ما امام را برای این می‌خواهیم که به جای پیغمبر بنشیند.
خوب پس اگر ما پیغمبر را نشناسیم، آيا خلیفه را می‌شناسیم؟
نائب را می‌شناسیم؟
امام وکیل مردم است یا نائب پیغمبر؟
اگر وکیل مردم باشد، می‌شود مردم‌سالاری خشک،
مردم در سقیفه جمع می‌شوند،
امام انتخاب می‌کنند،
امّا امام که این نیست.

از رسول گرامي‌ رسیده و فریقین نقل کرده‌اند:
من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتةً جاهلیّة
اگر کسی بمیرد و ولی‌عصرش را نشناسد،
مرگ او،
مرگ جاهلیّت است.
وسائل الشیعه / جلد 16 / صفحة 246 / حدیث 21475

خوب،
اگر کسی امامش را نشناسد،‌
منتظر او نیست و اگر منتظر او نبود،
حیات او حیات جاهلی است،
و در جاهلیّت به سر می‌برد.
ممکن است کسی به حسب ظاهر در خدمت قرآن باشد،
در مسجد پیغمبر باشد،
در جایگاه پیغمبر نماز بخواند،
ولی حیات او حیات جاهلیّت باشد !

احتجاج صديقة کُبری،
فاطمة زهرا، سیّدة نساء عالمیان (علیها آلاف التحیّه والثناء)
در هنگام استرداد حقّ خلافت و ولایت در مسجد مدینه چنین بود:
أفحکم الجاهلیّة یبغون و من أحسن من الله حکماً لقومٍ یوقنون.26
آيا خواستار حكم جاهليت‌اند؛
و براي مردمي كه يقين دارند،
داوري چه كسي از خدا بهتر است؟

(
گفتنی است:

باید از علی پیروی کرد یا از فاطمه؟! ...
)


بهترین انتظار آن است که
انسان قلب را در اختیار کسی قرار بدهد که او به اذن خدا زیر و رو کند؛
یَهدُونَ بِأمْرِنا!
انسان اگر متحوّل شد و منقلب شد،
عالم را در کام خود شیوا و شیرین می‌بیند.
چیزی برای او تلخ نیست.
هیچ حادثه ای آن توان را ندارد که قلب متحوّل شده را قبض کند !
ألا إنَّ اُولیاءَ اللهِ لا خُوفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یَحزَنُونْ (27).
این اختصاصی به قیامت ندارد؛
در دنیا هم اینچنین است.
پس کسی منتظر آن حضرت است که حضرت را بشناسد !
و اگر شناخت،
حیات او حیات معقول است،
انتظار او انتظار معقول
و اگر نشناخت،
حیات او حیات جاهلی است،
مرگ او مرگ جاهلی است.


انسان در عصر غیبت یا منتظر است، یا گرفتار جاهلیّت.
ما در عصر غیبت، قسم سوّم نداریم.
یا مردم منتظران راستین ظهور ولی‌عصر (أرواحنا فداه) اند،
یا اگر منتظر نشدند، در جاهلیّت به سر می‌برند.


ماهنامه موعود شماره 84


***

گفتنی است:

آیت الله مطهری:
رأی صرفا انتخاب کردن است نه تسلیم اطاعت شدن،
بیعت این است که خود را تسلیم‏ امر او می‏کند.
(کتاب حماسه حسینی)


تفسیر نمونه:
انتخابات اعطای مقام است، و همانگونه که گفتیم شبیه توکیل می باشد،
در حالی که بیعت تعهد اطاعت است.
لذا در مورد بیعت،
بیعت کننده قادر به فسخ نمی باشد
در حالی که در مورد انتخابات در بسیاری از موارد انتخاب کنندگان حق فسخ دارند که دسته جمعی شخص انتخاب شونده را از مقامش عزل کنند. (دقت کنید)
بنابراین بیعت کننده حق فسخ ندارد، ولی بیعت پذیر چنانچه صلاح بداند می تواند بیعت خود را بردارد و فسخ کند، در این صورت بیعت کننده از التزام و عهد خود آزاد میگردد.
(تفسیر نمونه 22 / 71)


***



سخنراني آيت الله عبدالله جوادي آملي:

جهان به دست بشر گلستان نمی‌شود

وجود مبارک حضرت امام زمان(ع)، وارث همه انبیا و اولیا است.
هم وارث انبیاست، هم وارث اولیا و هم وارث سایر اعضای اهل بیت عصمت و طهارت(ع).
و چنین ذات مقدّسی؛ توان آن را دارد که دین جهان‌شمول جدّ بزرگوارش را پیاده کند.

اگر دیگران در صدد تجارت یا صنعت جهانی‌اند، یا سعی و کوشش‌شان این است که سایر کالاها را جهانی کنند،
قرآن کریم در طلیعة ظهور، اسلام را جهان‌شمول معرفی کرد؛
به عنوان:

ما هو إلّا ذكري للبشر1؛
اين [قرآن] جز تذكاري براي «بشر» نيست؛
يا: ليكون للعالمين2 نذيراً؛
تا [قرآن] براي جهانيان هشدار دهنده باشد؛
يا: كافّةً للنّاس3؛
[ما پيامبر را هشدار دهنده] براي تمام مردم [فرستاديم].

قرآن در طلیعة نزولش فرمود:
من پیام جهانی را به عرضه و اطلاع شما مي‌رسانم.
این پیام جهانی به دست مبارک مهدی موعودِ موجودِ منتظَر ـ علیه آلاف التحیّه والثناء ـ به ثمر می‌رسد.مطلب مهمي‌ که مربوط به مهدویت است،
اينكه:
ذات أقدس إله، این دین را به دو بخش تقسیم کرد؛
مسئولیت بخشی را به عهدة مردم گذاشت و مسئولیت بخش دیگر را به عنوان وعدة الهی به خود اختصاص داد.
آن بخشی که به مردم واگذار شد، تخلّف‌پذیر است.
برخی انجام می‌دهند، برخی انجام نمی‌دهند، چه اینکه می‌بینید.
و خدای سبحان بشر را آزاد آفرید تا در سعادت و شقاوت مختارانه عمل کند و در روز قیامت پاداش یا کیفر کار آزاد و مختار را دریافت کند.
آن بخشی که به عهدة مردم است در سورة مبارکة حدید به این صورت بازگو شد،
فرمود:
ما انبیا را فرستادیم و کتاب‌های آسمانی را نازل کردیم، تا مردم به قسط و عدل قیام کنند5.
چه در مسائل فردی و جمعی، چه در مسائل عادی و سیاسی؛ عادلانه رفتار کنند.
لکن برخی عمل مي‌کنند، برخی سر بر مي‌تابند و باز می‌زنند.
قرآن كريم مي‌فرمايد:

و قل الحقّ من ربّكم فمن شاء فلیؤمن و من شآء فلیکفر6؛
و بگو: حق از پروردگارتان [رسيده] است. پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند؛

يا: إنّا هدیناه السّبيل إمّا شاكراً و إمّا كفوراً؛7
ما راه را بدو (انسان) نموديم؛ يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار؛
يا:وهديناه النّجدين؛ 8
و هر دو راه [خير و شرّ] را بدو نموديم.

در این بخش ارتكاب تخلّف و گناه ممکن است.
لذا ممکن است دین پیاده نشود.

امّا آن بخشی که خداوند به عهدة خود گرفت، این را به صورت وعدة جهانی بیان کرد،
در چند جای قرآن فرمود:
خداست مبدأ آغاز همة معارف حقّ؛

أرسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره الکافرون9؛
اوست كسي كه فرستادة خود را با هدايت و آيين درست روانه كرد، تا آن را بر هر چه دين است فائق گرداند، هر چند مشركان را ناخوش‌آيد.

يا:... و لو کره المشرکون10؛
... هر چند مشركان خوش نداشته باشند.
و کفی بالله شهیداً؛11
و گواه بودن خدا كفايت مي‌كند.
و ...

در این بخش نفرمود:
من کتاب‌های آسمانی را نازل کردم تا شما کامل بشوید،
تا شما عادل بشوید، تا شما به مقاماتی برسید.
فرمود:
من کتاب‌های آسمانی را نازل کردم تا خودم، دین خودم را جهانی کنم!
من قرآن را نازل نکردم که به دست شما جهانی بشود!
چون شدنی نیست.
شما یا ضعف درونی دارید، یا مشکل بیرونی.
برخی گرفتار
« غلبت علینا شقوتنا؛ شقاوت ما بر ما چيره شد»12اند؛
عمداً، عالماً، عامداً بیراهه و کج راهه می‌روند.
بعضی‌ها توان آن را دارند که خود را کنترل کنند ولی طغیان طاغیان نمی‌گذارد!
آنها کسانی‌اند که می‌گویند:
ربّنا أخرجنا من هذه القریة الظّالم أهلها... 13؛
پروردگارا ما را از اين شهري كه مردمش ستم پيشه‌اند بيرون ببر، و از جانب خود براي ما سرپرستي قرار ده، و از نزد خويش ياوري براي ما تعيين فرما»

یا ضعف درونی است، یا مانع بیرونی.
نمي‌گذارد جهان به دست بشر گلستان بشود؛
این « لیقوم النّاس بالقسط»، کسوت عمل بپوشد.
امّا فرمود:
من برای اینکه هدف انبیا عمل بشود، خودم به عهده می‌گیرم؛
تا خود خدای سبحان دینش را بر همة آئین‌ها پیروز بگرداند.

هیچ نظری موجود نیست: