فرق علم و فن از نظر دین

امام صادق علیه السلام:
توجه داشته باش چیزهایی که یاد گرفته ای علم نیست، اینها ابزارند، علم آن ...

در اخبار ائمه بر حدیث "عنوان بصری" خیلی تاکید شده است؛
این حدیث محتوای بسیار مهمی دارد و علت تاکید بسیار بر آن از جانب ائمه هدی هم همین بوده، چون بیان میکند که دین یک حقایقی دارد و یک راهی هم برای رسیدن به آن حقایق هست؛
"عنوان بصری" در 94 سالگی متنبه میشود که بیاید در حضور معدن علم و حقیقی تا دانش بیاموزد.
البته قبل از آن نزد کسانی بوده و جاهایی رفته بود.
حضرت هم امتحانش میکند که مشخص شود چقدر در این راه استقامت دارد.
به همین دلیل حضرت ابتدا او را نمی پذیرد، او منقلب میشود و متوسل به کسی میشود و باز هم خدمت حضرت می آید.
البته همه اینها برخوردهای تربیتی از سوی امام علیه السلام بوده.
آن شخص بعدها آمادگی پیدا میکند و مجددا خدمت حضرت می آید،
او را می پذیرد.
این پذیرش آنقدر برای آن شخص اهمیت داشته که میگوید:
"اگر هیچ چیز دیگر در این ارتباط نبود، جز همین پذیرش، برایم کافی بود."

***

بعد، از حضرت سوال میکند که علم چیست؟
حضرت آن نکته عالی را بیان میکنند:
توجه داشته باش چیزهایی که یاد گرفته ای علم نیست،
اینها ابزارند.
علم، آن نوری است که خداوند در دل تو بیندازد.

بعد، اضافه میکنند:
اگر میخواهی به آن علم برسی،
باید از مسیر عبودیت بروی؛
آنهم حقیقت عبودیت نه خود عبودیت.

***

رسول خدا (ص):
این سه تا علم اند و لاغیر

فـرمـود مـوسـى بـن جـعـفـر، عـليـهـمـاالسـلام ،
داخـل شـد رسـول خـدا، صـلى الله عـليه و آله ، به مسجد ناگاه جماعتى را مشاهده فرمود كه اطراف مـردى دور مـى زنند.
فرمود:
" چيست اين ؟"
گفته شد:
"علامه است.
" فرمود:
"چيست علامه ؟"
گفتند به او:
"داناترين مردم است به نسبهاى عرب و وقايع آن و روزگار جاهليت و اشعار عـربـى ."
فـرمـود پـيـغـمـبـر:
"ايـن عـلمـى اسـت كـه از جـهـل او ضـرر و زيـانـى نـرسـد و از عـلم او سـودى حـاصـل نـشود.
همانا علم منحصر است به سه چيز:
آيه محكمه ،
يا فريضه عادله ،
يا سنت قائمه .
(نشانه استوار يا واجب راست يا سنت پابرجا)
و غير از اينها زيادت است ."

***

اما خمینی ره:
آيه محكمه عبارت است از علوم عقليه و عقايد حقه و معارف الهيه . (فلسفه اسلامی)
و فريضه عادله عبارت است از علم اخلاق و تصفيه قلوب. (عرفان اسلامی)
و سنت قائمه عـبـارت اسـت از عـلم ظـاهـر و عـلوم آداب قـالبـيـه. (فقه)
بـايـد دانـسـت كـه هـر يـك از ايـن مـراتـب ثـلاثه انسانيه كه ذكر شد به طورى به هم مـرتـبـط اسـت كـه آثـار هـر يـك بـه ديـگـرى سـرايـت مـى كـنـد ...

کتاب چهل حدیث - امام خمینی ره


***

پرسش و پاسخ از علامه طباطبایی ره:

سوال:
آیا علوم ریاضی و طبیعی در عرف قرآن علم نیستند؟
جواب:
در عرف قرآن کریم خیر، عرف قرآن آنها را علم نمی نامد
...

سوال:
طریقه رسم دائره هندیه چیست؟
جواب:
زمین را سطح قرار داده و ....

کتاب در محضر علامه طباطبایی - ص 317 و 318


***

امام خمینی ره :

...علوم... اگر ما را از علوم آخرت منصرف نمودند، به واسطه این انصراف بالعرض مذموم شوند؛ و الا ضرر و نفعی ندارند؛
چنانچه رسول اکرم، صلی الله علیه و آله، فرمودند.

پس کلیه علوم تقسیم شوند به سه قسمت:
* یکی آنکه به حال انسان است به حسب احوال نشات دیگر که غایت خلقت وصول به آن است. و این قسمت همان است که جناب ختمی مرتبت "علم" دانسته ...
* و دیگر آنکه ضرر میرساند به حال انسان و او را از وظایف لازمه خود منصرف می کند. واین قسم از علوم مذمومه است که نباید انسان پیرامون آنها گردد؛ مثل علم ... کیمیا و امثال آن.
* و سوم آنکه ضرر و نفعی ندارد؛ ... مثل حساب و هندسه و هیئت و امثال آن...حتی الامکان اشتغال پیدا نکردن به آنها خوب است؛

...در بین علوم آنچه که به حال حیات ابدی و زندگانی جاویدان انسان نافع است، بهتر از همه است و مهمتر از جمیع آنهاست؛

کتاب چهل حدیث - شرح حدیث بیست و چهارم - صفحه 396 و 397

***

امام صادق علیه السلام میفرمایند:
لیس العلم بالتعلم انما هو نور یقع فی قلب من یرید الله تبارک و تعالی ان یهدیه
علم به درس آموختن نیست.
علم نوری است که خدای تبارک و تعالی در قلب کسی که اراده میفرماید هدایتش نماید، قرار میدهد.

بحارالانوار - ج 1 - ص 225 و شهید ثانی - منیه المرید - ص 148 و 167

***

امام علی علیه السلام میفرمایند:
علم نه در آسمان است که بر شما فرود آید و نه در زمین است تا برای شما بالا آید،
بلکه در قلبهای شما آفریده شده است؛
به اخلاق روحانیان متخلق گردید تا برای شما آشکار شود.

علامه حسن زاده آملی، هزار و یک نکته، نکته 788

***

پیامبر اکرم (ص):
العلم نور يقذفه الله فی قلب من يشاء


***

سوره جمعه آیه 2:
(هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَکِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ )
که او کسى است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها مى خواند وآنها را تزکیه مى کند و به آنان کتاب( قرآن ) و حکمت مى آموزد و مسلما پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.

***

انا معاشرالانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم
ما پیامبران در سطح فکر عمومی مردم با آنها سخن میگوییم.
پیامبر اکرم ص - اصول کافی - ج 1 - ص 23

***

ماکلم رسول الله ص العباد بکنه عقله قط
هرگز رسول خدا با کنه عقل خویش با بندگان سخن نگفت.
حضرت امام صادق ع - بحارلانوار - ج 1 - ص 85


***

اسرا - 17: و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا
و به شما از دانش، جز اندکی داده نشده است.

***

انفال 29:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَل لَکُمْ فُرْقَاناً ...
اى کسانى که ایمان آورده اید،
اگر از خدا پروا دارید،
براى شما [نیروى] تشخیص قرار مى دهد ...

***

مرحوم مجلسي نيز اين روايت در بحارالانوار ذکر کرده است.
اين حديث مشتمل بر بسياري از حقايق رباني و اسرار الهي است.
و اکنون قسمتهايي از متن حديث:

امام صادق (ع) در حديثي به يونس بن ظيبان فرمودند:

« صاحبان خرد با تفکر عمل مي کنند تا محبت خدا را به دست آورند. همانا وقتي که قلب، محبت را تحصيل نمايد و به آن نوراني گردد ، لطف سرازير مي شود. آن گاه او اهل فايده شده و بر اساس حکمت سخن خواهد گفت پس زيرک شده و با قدرت عمل مي نمايد و به طبقات هفتگانه آشنا مي شود.
هنگامي که به اين مرحله رسيد، بر اساس لطف و حکمت و بيان يک حرکت و دگرگوني در تفکرات او پديد مي آيد و خواست و محبت خويش را در راه خالقش صرف مي نمايد. به اين ترتيب به مقام برتر دست پيدا کرده و خدا را با چشم دل مشاهده خواهد نمود و حکمت را به غير روش حکما، علم را به غير راه علما و صدق را به غير شيوه صديقین به دست خواهد آورد ....
.... و کسانی که آن راه (طریق ریاضت و خشوع و عبادت) را می پیمایند، یا موفق می شوند یا ناکام می مانند و اکثر آنها ناموفق خواهند بود، چراکه حق خدا را رعایت ننموده و به اوامر وی (به طور کامل) عمل نکرده اند. این صفت کسی است که حق شناخت و محبت او را بجا نیاورده است. پس مبادا فریب نماز و روزه و سخنان و علوم آنها را بخوری! آنان درازگوشانی فراری هستند .... »


***

مولوی:
خرده‌کاریهای علم هندسه
یا نجوم و علم طب و فلسفه
که تعلق با همین دنیاستش
ره به هفتم آسمان بر نیستش
این همه علم بنای آخرست
که عماد بود گاو و اشترست
بهر استبقای حیوان چند روز
نام آن کردند این گیجان رموز
علم راه حق و علم منزلش
صاحب دل داند آن را با دلش
مثتوی معنوی

***


خلاصه کلام
:
کلا علم یعنی چیزی که با گذشتن از مرز این عالم باز بکار انسان بیاید و مختص این عالم نباشد،
در کل این علومی که ما به آنها لفظ "علم" اطلاق میکنیم در حقیقت فن هستند (طبق روایات) و آنهم فنونی برای زندگی در این عالم، که البته
ندانستن آنها مشکلی برای ما پیش نمی آورند (مانند انسانهای پیشین و پیامبران پیشین) و فقط شاید تسهیل کننده امور دنیوی باشند (و البته از دید برخی دلمشغولی و تفریح)،
که در غیر اینصورت باید نعوذالله به عدالت خداوند نسبت به انسانهای پیشین، در حال حاضر و بعدی ها شک کرد!
دقت کنیم که به فضا رفتن هدف نبوده! که لازم باشد همه آنرا درک کنند! و رفتن و نرفتن به آنهم در اصل قضیه خللی ایجاد نمیکند.
پس در اینصورت باید تعریف عالم و همچنین نخبه از منظر دین جور دیگر باشد و
همچنین اطلاق عوام به مردم هم جمع کثیری را شامل شود.


***

در حاشیه:


اينشتاين:
مبدأ پيدايش فرضيه‏ های بزرگ نوعی الهام و اشراق است
اينشتاين دانشمند بزرگ عصر ما نيز چنين عقيده‏ای در باره فرضيه‏های بزرگ داشته و مدعی بوده است كه مبدأ پيدايش فرضيه‏های بزرگ نوعی الهام و اشراق است.

دانشمند رياضيدان فرانسوی بنام " ژاك هادامارا ":
"وقتی ما بشرائط اكتشافات و اختراعات ميانديشيم محال است بتوانيم‏ اثر ادراكات ناگهانی درونی را ناديده بگيريم. هر دانشمند محققی كم و بيش اين احساس را كرده است كه زندگی و مطالب علمی او از يكرشته‏ فعاليتهای متناوب كه در عده‏ ای از آنها اراده و شعور وی مؤثر بوده و بقيه‏ حاصل يك سلسله الهامات درونی می‏باشد تشكيل شده است".

هیچ نظری موجود نیست: