شهید مطهری: بیعت با رای فرق می‏كند


آیت الله مکارم شیرازی:
ماهیت بیعت چیست؟ و چه تفاوتی با انتخابات دارد؟

ماهیت بیعت یک نوع قرارداد و معاهده میان بیعت کننده از یکسو، و بیعت پذیر از سوی دیگر است، و محتوای آن اطاعت و پیروی و حمایت و دفاع از بیعت شونده است، و بر طبق شرایطی که در آن ذکر می کنند در جات مختلفی دارد.
از لحن آیات قرآن و احادیث استفاده میشود که بیعت یک نوع عقد لازم از سوی بیعت کننده است که عمل بر طبق آن واجب می باشد، بنابراین مشمول قانون کلی "اوفوا بالعقود" است. (مائده 1)

بنابراین بیعت کننده حق فسخ ندارد، ولی بیعت پذیر چنانچه صلاح بداند می تواند بیعت خود را بردارد و فسخ کند، در این صورت بیعت کننده از التزام و عهد خود آزاد میگردد. در ماجرای کربلا امام حسین ع شب عاشورا خطبه خواند و ضمن اظهار قدردانی از یارانش بیعت خود را از آنها برداشت، تا هر کجا میخواهند بروند، و فرمود: فانطلقوا فی حل لیس علیکم منی زمام.

بعضی بیعت را شبیه انتخابات یا نوعی از آن میدانند، در حالی که مساله انتخابات درست عکس آن است، یعنی ماهیت آن یک نوع ایجاد مسئولیت و وظیفه، و پست و مقام برای انتخاب شونده، و یا به تعبیر دیگر نوعی توکیل در انجام کاری است، هرچند این انتخاب وظایفی هم برای انتخاب کننده بدنبال دارد (مانند همه وکالتها) در حالی که بیعت چنین نیست.

و به تعبیر دیگر:
انتخابات اعطای مقام است، و همانگونه که گفتیم شبیه توکیل می باشد، در حالی که بیعت تعهد اطاعت است.

گرچه ممکن است این دو در بعضی از آثار با هم شباهت پیدا کنند ولی این شباهت هرگز به معنی وحدت مفهوم و ماهیت آنها نیست، لذا در مورد بیعت، بیعت کننده قادر به فسخ نمی باشد در حالی که در مورد انتخابات در بسیاری از موارد انتخاب کنندگان حق فسخ دارند که دسته جمعی شخص انتخاب شونده را از مقامش عزل کنند.
(دقت کنید)
(تفسیر نمونه 22 / 71)

***

آیا بیعت نقشی در مشروعیت رهبری پیامبر یا امام دارد؟

در مورد پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) که از سوی خداوند نصب میشوند هیچ نیازی به بیعت نیست، یعنی اطاعت پیامبر (ص) و امام معصوم (ع) و منصوب از سوی او (ولی فقیه) واجب است، خواه بر کسانی که بیعت کرده باشندیا کسانی که بیعت نکرده باشند...


(چون بحث طولانی است برای ادامه مطلب مراجعه شود به کتاب یکصدو هشتاد پرسش و پاسخ برگرفته از تفسیر نمونه / تفسیر نمونه 22/ 72)
(در ضمن در آن کتاب از نهج البلاغه هم مطالبی آورده شده و مطالب تشریح شده، خواندنش جالب است)

منبع:
کتاب یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ از تفسیر نمونه


***


آیت الله مطهری :

بيعت با رأي دادن در زمان ما كمي فرق مي‏كند ، پر رنگ‏تر است.
رأي صرفا انتخاب كردن است نه تسليم اطاعت شدن. بيعت اين است كه خود را تسليم‏ امر او مي‏كند.
بيعت از رأي دادن پر رنگ تر است.

خود امام حسين ( ع ) از اصحاب خود بيعت گرفت و در شب عاشورا اينجا اين سؤال پيش مي‏آيد كه بيعت چه لزومي دارد كه‏ پيغمبر و امام از مردم بيعت مي‏گرفتند ، و از نظر شرعي چه اثر الزام آوري‏ دارد ؟ آيا اگر مردم بيعت نمي‏كردند اطاعت پيغمبر واجب نبود ؟ ! و چرا امير المؤمنين به بيعت استناد مي‏كند ؟

بيعت در بعضي موارد صرفا اعتراف و اظهار آمادگي است ، قول وجداني است . بيعتي كه پيغمبر اكرم مي‏گرفت از اين جهت بود ، خصوصا با توجه به اينكه در خوي عرب اين بود كه قول خود و بيعت خود را نقض‏ نكند ، نظير قسم خوردن نظاميها يا وكلا است كه به هر حال هيچكس نبايد به‏ مملكت خود خيانت كند . ولي اين قسم تأكيد و گرو گرفتن وجدان است . تا شخص بيعت نكرده ، فقط همان وظيفه كلي است كه قابل تفسير و تأويل است‏ ، ولي با بيعت ، شخص به طور مشخص اعتراف مي‏كند به طرف و مطلب از ابهام خارج مي‏شود و بعد هم وجدان خود را نيز گرو مي‏گذارد ، و بعيد نيست‏ كه شرعا نيز الزامي فوق الزام اولي ايجاد كند . ولي در برخي موارد صرفا پيمان است مثل آنجائي كه قبل از بيعت ، هيچ الزامي در كار نيست . مثلا اگر خلافت به شورا باشد نه به نص ، قبل از بيعت هيچ الزامي نيست اما بيعت الزام آور مي‏كند .

امير المؤمنين كه با زبير و غير زبير به بيعت‏ استناد مي‏كند در حقيقت مسئله منصوصيت را كه خلافت ابوبكر و عمر و عثمان‏ آنرا از اثر انداخته ، صرف نظر مي‏كند و به يك اصل ديگر كه آن هم يك‏ اصل شرعي است استناد مي‏كند همچنانكه خلفا نيز نص بر علي (ع) را ناديده گرفته و به يك اصل ديگر از اصول اسلام كه آن هم محترم است استناد كردند و آن شورا بود:
« و شاورهم في الامر 0 و امرهم شوري بينهم ».
...

منبع:
کتاب حماسه حسینی
 

هیچ نظری موجود نیست: